صدُ دَ

گاهی اوقات باید رویِ ورقی بخونی که هیچ ربطی به ورقایِ رویِ میز نداره. خیلی ها All in دادن باختن ولی خیلی ها هم بُردن.

صدُ نُِ

حرف زدن معنی نمیده. گاهی وقتا صدا معنیِ خودش رو از دست میده. گاهی اوقات نباید نوشت. به هیچ عنوان نباید چیزی گفت. فقط باید دنبال کنی. فقط باید دستِ راستت رو بگیری بالا و شروع کنی یه چیزی باهاش بِکِشی،  آروم بیاریش پایین و برخوردِ هرچی که معلقِ رو باهاش حس کنی. اینم نه.نمیدونم. گفته بودم. گفته بودم یه چیزی هست. یه چیزی وجود داره که هیچکس نمیدونه. الان همون لحظه اس. ببین، من یه چیزی رو انگاری گم کردم.نه، یه چیزی رو دارم ولی محوِ. کنارمه ولی کم دارمش. نزدیکمه ولی فاصله فقط یه نسبتِ. باید وایسم. نباید راجع بهش حرف بزنم. 

صدُ هَش

اگه یه روزی رسید که من دیگه ننوشتم، بدون که اینقدر عوض شدم که دیگه خیلی دیره.