صدُ سیُ شیش

تنها ناراحتیم از اینکه سنم داره میره بالا اینه که خیلی خوب دارم حس می کنم حافظه ام سیر پَسرفت رو در پیش گرفته و تنها حسرتی که تو زندگیم می خورم اینه که من باید باهوشترین فرد جهان می شدم ولی نشدم. 

صدُ سیُ پنج

اینقد که تو ایسنتا عکس از قهوه  و چای و نسکافه و عن و گه گذاشتن حالم از هرچی نوشیدنیه گرمه بهم می خوره.