صدُ سیزدَ

هروقت یکی بر میگرده به من میگه: دعا کن فلان مشکلم حل شه، تنها حرفی که من بهش می زنم اینه که با دعا مشکلت حل نمیشه.این یه مساله مشخصِ که مشکلات فقط دو راه واسشون وجود داره. یا حل میشن یا حل نمیشن،فرقی نمی کنه، در صورتِ کوچیک یا بزرگ بودنِ مشکل باید یه راهی برایِ حلش پیدا کرد و در واقع باید امیدوار بود که اون مشکل حل بشه و در راستایِ اون تلاش کنی. خُب، من و شرکتمون در حالِ حاضر درگیرِ همچین مشکلی شدیم. در واقع مشکلی وجود نداره ولی اینکه امکانِ بروزِ یه مشکلِ بزرگ وجود داره به خودیِ خود فشارِ روانیِ زیادی به وجود آورده. به دعا اعتقادی ندارم. چه بسا اگه قرار بود این مشکل با دعا حل شه، حداقل الان نزدیکایِ خونم یه "بار" وجود داشت که من شبا بپیچم توش. برایِ بقیه این موضوع یه ضررِ مالیِ بزرگِ هرچند سهمِ بزرگش برایِ من نیست ولی برایِ من اینجوریه که این اتفاق نباید می افتاد. منم تویِ این اشتباه سهم داشتم. اینکه می گن انسان جایزالخطاست برایِ کسی که یه کاری رو به صورتِ حرفه ای انجام میده فقط و فقط یه سرپوشیِ برایِ نادونیش. به نظرِ من وقتی کاری رو به این صورت انجام میدی نباید اشتباه کنی. فرصت دادن به این موضوع دقیقن برابری می کنه با اینکه وسط رینگِ بوکس گاردت رو بیاری پایین. 

امیدارم اون لعنتی دست از حرکت کردن ورداره.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.